شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شب زدگان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
و بالیل افلا نعقلون در شب به دیده بیدار در شب به دیده عاقل در شب به دیده عاشق بنگر، عزیز شب آلوده در شب که موج موج سیاهی همراه با شهادت خورشید قربانی هدایت خلق از فجر تا غروب قربانی طلوع نور از بستر تباه سیاهیها بر مهد خاک سفره گسترده و ز بام روستای کوچک ما تا بام افلاک رنگ سیاه چون دل دیو کینه جو و آنجا به اوج خانه خورشید ستارهها چون کرمهای شب تاب سوسو میزنند تعقل نمیکنید خوب آرمیدهاید به پهنای دشت شب آسوده گشتهاید زفکر شب دراز اما دریغ کاین شب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
و بالیل افلا نعقلون در شب به دیده بیدار در شب به دیده عاقل در شب به دیده عاشق بنگر، عزیز شب آلوده در شب که موج موج سیاهی همراه با شهادت خورشید قربانی هدایت خلق از فجر تا غروب قربانی طلوع نور از بستر تباه سیاهیها بر مهد خاک سفره گسترده و ز بام روستای کوچک ما تا بام افلاک رنگ سیاه چون دل دیو کینه جو و آنجا به اوج خانه خورشید ستارهها چون کرمهای شب تاب سوسو میزنند تعقل نمیکنید خوب آرمیدهاید به پهنای دشت شب آسوده گشتهاید زفکر شب دراز اما دریغ کاین شب...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به همه شهدای گلگون کفن راه حق و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهیدان لالههای سرخ در دشت پر از خار شهیدان آیههای نور در قعر شبی بینور شهیدان حامیان عشق در شهری زغم گلرنگ شهیدان نامههایی، یا که نه آیههایی از سپاه صبح در قلب سیاه شب که با شمشیر خون افشان هزاران خانههای شام را ویرانه میسازند شهیدان آتشین پیغام، در سردی هر ایام شهیدان شمع شهیدان بلبلان عشق شهیدان یاوران راستین دوست و اینها آیههای پاکی و خوبی و اینها شاهد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به همه شهدای گلگون کفن راه حق و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهیدان لالههای سرخ در دشت پر از خار شهیدان آیههای نور در قعر شبی بینور شهیدان حامیان عشق در شهری زغم گلرنگ شهیدان نامههایی، یا که نه آیههایی از سپاه صبح در قلب سیاه شب که با شمشیر خون افشان هزاران خانههای شام را ویرانه میسازند شهیدان آتشین پیغام، در سردی هر ایام شهیدان شمع شهیدان بلبلان عشق شهیدان یاوران راستین دوست و اینها آیههای پاکی و خوبی و اینها شاهد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -قیامت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
صدا اگر میدهم ای وای ای صد وای زمردان پلید جمله در وادی ز نامردی خصم دین و آزادی الا ای فوج گمراهان در مرداب گمراهی الا ای همرهان وحشت و ننگین رسوائی زمین یکروز خواهد مرد جهان یکروز خواهد مرد الا انسان ببین، بشنو چه میگویم و در دم چیست تو خواهی مرد چراغ عمرت ای انسان خاموش خواهد شد و تو با هر پلیدی، گمرهی در قبر میمانی ((( خدای کعبه ای یکتا ای معبود بی همتا ای مقصود انسانها خدا ای رب ابراهیم ای روزی ده عیسی خدای کعبه ای یکتا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
صدا اگر میدهم ای وای ای صد وای زمردان پلید جمله در وادی ز نامردی خصم دین و آزادی الا ای فوج گمراهان در مرداب گمراهی الا ای همرهان وحشت و ننگین رسوائی زمین یکروز خواهد مرد جهان یکروز خواهد مرد الا انسان ببین، بشنو چه میگویم و در دم چیست تو خواهی مرد چراغ عمرت ای انسان خاموش خواهد شد و تو با هر پلیدی، گمرهی در قبر میمانی ((( خدای کعبه ای یکتا ای معبود بی همتا ای مقصود انسانها خدا ای رب ابراهیم ای روزی ده عیسی خدای کعبه ای یکتا...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -موجها
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ترس ما چیست که ما دریائیم قامت ساحل و موجیم و چو موج در خروشیم همیشه، همه جا در همه وقت زاده عصمت دریاهائیم موجکوب همه کشتیهائیم پهنه آبی دریا همه پیکر ماست قامت موج نشانی ز بلند تن ماست ساحل عشق و رهائی به همه یاور ماست حالیا خوف نداریم که ما کوسهای بر همه دریاهائیم هان چه میگوید این ناو کثیف بردرازی پرامواج خلیج او چه میخواهد بر پهنه بیتاب خلیج چه خلیجی که همه پیکر ماست که خروش تن ماست که سرودش ره ماست نگذارید که ماهیگیران جنوب رهروان دریا پارو برگیرند نگذارید که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ترس ما چیست که ما دریائیم قامت ساحل و موجیم و چو موج در خروشیم همیشه، همه جا در همه وقت زاده عصمت دریاهائیم موجکوب همه کشتیهائیم پهنه آبی دریا همه پیکر ماست قامت موج نشانی ز بلند تن ماست ساحل عشق و رهائی به همه یاور ماست حالیا خوف نداریم که ما کوسهای بر همه دریاهائیم هان چه میگوید این ناو کثیف بردرازی پرامواج خلیج او چه میخواهد بر پهنه بیتاب خلیج چه خلیجی که همه پیکر ماست که خروش تن ماست که سرودش ره ماست نگذارید که ماهیگیران جنوب رهروان دریا پارو برگیرند نگذارید که...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد جواد توکلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عینٍ ابداً بار الها! این رهبر و امام عزیز ما را در پناه خودت حفظ کن. او این مردمی را که در جهل و فساد بودند، بهسوی نور و صراط مستقیم هدایت کرد. این رهبر بود که راه حسین (ع) را به ما نشان داد. قدر این رهبر و امام امت را بدانید و بیدار شوید. البته من کوچکتر از آنم که بخواهم سفارش به شما کنم. مرا ببخشید و حلالم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عینٍ ابداً بار الها! این رهبر و امام عزیز ما را در پناه خودت حفظ کن. او این مردمی را که در جهل و فساد بودند، بهسوی نور و صراط مستقیم هدایت کرد. این رهبر بود که راه حسین (ع) را به ما نشان داد. قدر این رهبر و امام امت را بدانید و بیدار شوید. البته من کوچکتر از آنم که بخواهم سفارش به شما کنم. مرا ببخشید و حلالم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد میخواهد کشد این کوه را بردوش مرد میخواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون میخواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه میسوزند این پروانههای ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیشتازان شهادت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سرودی برای رضا خلیلی که شهادتش سرود جاوید است. ما همه پیشتاز شهادتیم (2) چون رضا رهروان شهادتیم (2) رهرو قلههای سعادتیم (2) براه حق دهیم جان ناتوان خود بود گواه ما یک شهید غرق خون بسیج ما بود بر علیه ظالمان که داده است خدا وعدهای به مؤمنان ما همه میکنیم جان فدا (2) بهر احیای دین خدا (2) گواه ما رضا داده جان براه حق براه ما بود مشعلی ز نور حق که میدهد به ما روشنی زنور حق (2) قسم به خون تو ای رضای غرق خون که میرویم همه جملگی براه تو (2) سرود(2) ای رزمنده رضا جان بردی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سرودی برای رضا خلیلی که شهادتش سرود جاوید است. ما همه پیشتاز شهادتیم (2) چون رضا رهروان شهادتیم (2) رهرو قلههای سعادتیم (2) براه حق دهیم جان ناتوان خود بود گواه ما یک شهید غرق خون بسیج ما بود بر علیه ظالمان که داده است خدا وعدهای به مؤمنان ما همه میکنیم جان فدا (2) بهر احیای دین خدا (2) گواه ما رضا داده جان براه حق براه ما بود مشعلی ز نور حق که میدهد به ما روشنی زنور حق (2) قسم به خون تو ای رضای غرق خون که میرویم همه جملگی براه تو (2) سرود(2) ای رزمنده رضا جان بردی...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -افول یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آن کلیم هر کلام پاک تا که از حصار کلبه حقیر من برون شده است من بروی خویش بستهام دریچهها تمام دربها من بروی خویش بستهام هر آن شکاف کوچک و حقیر کز آن هجوم نور را نبینمش آن پرنده عزیز و وحشی مراد تا که رفته از قفس پراندهام تمام بلبلان باغ را زشاخ و برگ هر درخت خانهمان آن غزل تیز گام دشت تا که از کنام ما رمیده است من رماندهام تمام آهوان وحشی و ستیزه جوی دشت را زدشت تنگ سینهام آن ستاره تا که رفته است از سرای پر فروغ آسمان من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
آن کلیم هر کلام پاک تا که از حصار کلبه حقیر من برون شده است من بروی خویش بستهام دریچهها تمام دربها من بروی خویش بستهام هر آن شکاف کوچک و حقیر کز آن هجوم نور را نبینمش آن پرنده عزیز و وحشی مراد تا که رفته از قفس پراندهام تمام بلبلان باغ را زشاخ و برگ هر درخت خانهمان آن غزل تیز گام دشت تا که از کنام ما رمیده است من رماندهام تمام آهوان وحشی و ستیزه جوی دشت را زدشت تنگ سینهام آن ستاره تا که رفته است از سرای پر فروغ آسمان من...